《苏牧速夜行使:特殊份的诞生》
Advertisement
在回歸第三安全區的征途上,蘇翔宇的心如水般起伏。他خبر شده بود که باید به سمت منطقه امن سوم حرکت کند، اما وقتی آگاه شد که حتی یک کارت موقت از ناحیه امن نهم به او داده شده بود، درک کرد که این یک پیام مشوق بزرگ است.
در ناحیه امن نهم، ماموریتهای پیچیدهای منتظرش بود. با مراجعت به ناحیه امن سوم، سوالاتی در ذهنش شکل گرفت. آیا والدینش او را به چشم میبینند و او را در قدمتهای جدیدش میخوانند؟ آیا این تغییرات سریع میتواند آنها را شگفتزده کند؟
با این تفکرات، سفرش دوباره آغاز شد. او میدانست که باید به ناحیه امن سوم بازگردد و در این مسیر، باید تلاش کند تا به اهداف خود برسد. این اهداف فراتر از قدرت و مقام بلندپایه بودند و به حل مشکلات بزرگتری اشاره داشت که نه تنها زندگی انسانها، بلکه آینده کل نسلها را در خطر میانداخت.
در همین حال، در ناحیه امن سوم، خبر ورود یک مأموریت جدید به رنگ آبی در هوای سرد و آبی جریان داشت. این مأموریت که به طور خاص و اغلب با استقبال گرمی از سمت ناحیه امن نهم به اینجا میآمد، اکنون مردم در انتظار دیدار مأموریت جدید بودند.
در دفتر بزرگ ناحیه امن سوم، مأموران مختلف به هم میزدند و بحث میکردند. یکی از مأموران، یک مرد پر مو با چشمهای تیز و نگاهی جدی، به یک زن جوان با موهای موسیقیایی و لبخندی دوستانه نگاه کرد و گفت: «اوه، ببین، رینا، اینجا صحبت میشود از مأموریت جدیدی است که به ما اختصاص داده شده است. شاید این بار یک تماشاگر جدید داشته باشیم؟»
رینا با لبخندی که دور از چهرهاش نبود، پاسخ داد: «اوه، آیا این هم یکی از آن مأموران تماشاگر است که به ما اختصاص داده شده است؟ شما دائماً میگوید که این مأموران میتوانند ما را به چالش بکشند، اما حتی نمیدانم چگونه باید با آنها رفتار کنیم. آیا باید به آنها احترام بگذاریم یا آنها را به سادگی نادیده بگیریم؟」
کتابدار، مردی با چهرهای قوی و نگاهی عمیق، با لبخندی که قدرت داشت، پاسخ داد: «رینا عزیز، این مسأله بستگی به ماهیت این مأموریت دارد. برخی از این مأموران میتوانند به ما کمک کنند و برخی دیگر میتوانند ما را به چالش بکشند. ما باید صبر کنیم و ببینیم که این مأموریت چه نقشی در این ناحیه امن بازی خواهد کرد.»
اما در همین زمان، در ناحیه امن نهم، سفر مأمور جدید به ناحیه امن سوم با اهمیت و جلوهای رسمی آغاز شده بود. این مأمور، که از ناحیه امن نهم با عنوان «تماشاگر» به اینجا آمده بود، با یک کارت موقت به عنوان مأمور ویژه، به عنوان یکی از چهرههای برجستهای که باید در این مأموریت شرکت کند، معرفی شد.
مأمور ویژه، با لباس رسمی و نگاهی جدی، به سمت فرودگاه ناحیه امن سوم حرکت کرد و در حالی که به سمت جایی که به زودی باید فرود میآمد نگاه میکرد، در دلش احساس میکرد که او باید نقش مهمی در این مأموریت بازی کند.
در این حال، در ناحیه امن سوم، مردم به طور عمومی منتظر ورود این مأمور جدید بودند. برخی از آنها به طور عمومی به این مأموریت نگاه میکردند و برخی دیگر به آن به عنوان یک فرصت برای تماشای نمایشهای جدید نگاه میکردند.
اما در نهایت، سفر مأمور جدید به ناحیه امن سوم با یک حرکت پرشور آغاز شد و او با کارت موقتاش به عنوان مأمور ویژه، به یکی از چهرههای برجستهای تبدیل شد که باید در این مأموریت شرکت کند. او آماده بود تا در این مأموریت نقش مهمی بازی کند و آینده ناحیه امن سوم را تغییر دهد.
Advertisement
- 完結552 章
灑脫昏君
我明明一心想當亡國之君,但我治理的國家反而蒸蒸日上。哪怕我每天拋在後宮中不理朝政,甚至將國家大事全權交給奸臣,結果卻讓即將覆滅的國家一步步走向第一帝國的道路。一氣之下,我竟把國庫的銀子全送給了貪官。怎料,收到銀子的宰相卻嚇出一身冷汗,立馬送回之前貪污的大量銀子。 此刻,他終於明白了皇帝為何會有這番動作,這是對他的最後一次警告。幡然醒悟的宰相深深看向皇宮方向:“陛下一直以誠相待,老臣慚愧。從今日起,老臣定當全力輔佐陛下。”
8 9945 - 連載1133 章
點頭反派
未婚妻聯合男主說我是魔門奸細,我不僅瘋狂領取他們的污蔑,還承認自己確實修煉了吞天魔功,並直言自己乃是虛無魔帝的私生子,更是擁有煉化整個世界的至強人黃帆。只因我擁有罪名成真系統,一旦承認,別人對於我的污蔑就能全部實現。 你說我修煉吞天魔功是吧? “叮!恭喜宿主獲得神級功法吞天魔功。” 你說我不是孤兒,肯定和魔門有聯繫是吧? “叮!恭喜宿主被魔帝發現,是流浪在外的魔子,已派遣座下第一強者前來認親。” 你說我偷盜宗門至寶東皇太一是吧? “叮!恭喜宿主獲得頂級至寶太虛古裝。”
8.46 23354 - 連載201 章
無敵縱慾
百斤的女主播向你表白,只要你跟她健身就能賺10萬,可你卻毫不猶豫地拒絕了,因為你覺醒了無敵放縱系統。只要縱欲就能獲得現金獎勵,越是放縱獲得的獎勵越高。
8.18 2109 - 完結471 章
滿堂情郎
別人都羡慕你有萬年陽壽的時候,只有你知道,當初誤食仙草換來的能力只是一種詛咒。畢竟毫無根基的你哪怕壽命再長,也只是條死得慢些的鹹魚。好在你的兩個弟弟從小就展露出了驚人的天賦,所以這些年你寧可不眠不休,也要打工將他倆培養成才。兄弟兩個也知恩圖報,自幼苦練,終於把他們都分別送入了頂級宗門。之後自知已無價值的你,為了不拖累兩個未來大帝的前程,選擇了一個月黑風高的晚上默默離開,從此踏上了遊歷世界的孤獨旅程。
8.18 15770 - 連載374 章
嘟嘟惡少
你當著全校同學的面讓校花還錢,不僅對她進行各種恐嚇,還說不還錢就搞你爸媽的早餐店。周圍的同學不僅不罵你,反而紛紛指責校花為什麼不還錢。只因在你表白校花被拒 1000 次後,突然發現,你竟是都市爽文裏的反派大少。
8.18 9365 - 連載470 章
通天迎娶
你明明只是一個二品天賦的廢柴,卻娶了九品天賦的神女為妻。只因你的家族背景強大,你的父親是大洲第一戰將,更是被奉為最年輕的准聖級強者;爺爺是大洲四聖之首,被譽為絕巔聖人;就連二叔也不簡單,看似一介書生,卻一人一劍殺到北域,無人敢稱。
8.33 7615

