章节标题:《许默归来:风波再起家族争锋》
Advertisement
夕如染紅了半邊天, منتشر در فضای سالن همایش، یک تغییر عمده در زمان و مکان ایجاد کرده بود. در این لحظه، که همگی به اینجا جمع شده بودند، نگاهها طور دیوانهوار به ورودی سالن دوخته بود.
در ورودی، یک شخص با گانهای بلند و ظاهری متفاوت، با چندین نفر از محافظان قوی و پر از انرژی در پشت سرش، به داخل سالن وارد شد. این شخص، کسی نبود جز許悠然.
او در蜀中被 تیر خورده بود، قاتل او، 許祥瑞 بود. او همچنین با خانواده مورگان رقابت کرده بود. بنابراین، مدیریت蜀 چون به او اجازه داد که محافظان داشته باشد.
وقتی که که با این جمعیت گسترده وارد سالن شد، همه نگاهها به او دوخته شد. در این سالن، همه که اطلاعات دقیقی دارند، اخبار مربوط به مینباگ را شنیدهاند و میدانند که 許悠然 در رویا روی صحنه را به دست آورده است.
گزارش میشود که او با یک ضربه به سر مارت مورگان را به زیر برده و او را به زمین فرو کرده است. حتی اگر مارت مورگان بخواهد فرار کند، نمیتواند فرار کند.
در حال حاضر، مورگانها میخواهند او را شکار کنند، اما او به سختی آنها را شکست داده و به اینجا رسید.
این فرد، دارای مهارتهای بسیار بالایی است و کسی نمیتواند بداند او دقیقاً چقدر قوی است!
در حال حاضر، همه در سالن به او نگاه میکنند و احساسات پیچیدهای در دل دارند. دربارهی چگونگی اوایل رشد خود، همه آنها به خوبی میدانند. همه در این سالن از قضاوت کسب و کار و حس تجاری او تعجب میکنند. با این که او یک دبیرستانی بود و اولین بستهی پول ۵۰ میلیاردی را به دست آورد، او واقعاً یک نابغه در نسلهای جدید است!
"مارت مورگان کشته شده است، این فرد، یک مأمور جاسوس و قاتل آنلاین است، مهارتهای بدنی بسیار قوی دارد! او در فهرست قاتلان آنلاین، در رتبهی بیست قرار دارد! اما او مرده است!"
"سیر افزایشی او مشابه یک افسانه است، نمیتوان فکر کرد که او چه نوع توانایی دیگری در بدن خود دارد!"
"خانوادهی ما، باید جشن بزرگ بگیرد!"
بعضیها به نیامانها همهمه میکنند.
در حال حاضر، 許翔宇 و 許智輝 در سوی دیگر به او نگاه میکنند و چهرههایشان به طور ناگهانی تغییر کرد.
با این که او با این جمعیت بزرگ وارد شد، 許翔宇 در دلش بسیار پیچیده است.
بی شک، این نوه او واقعاً بسیار ممتاز است، نمیتوان فکر کرد. او فکر میکرد که 許悠然 نمیتواند مارت مورگان را شکست دهد، او که به بیرون رفت، ممکن است توسط مارت مورگان کشته شود، اما او به جای این که شکست بخورد، پیروز شد.
اما او به چه طریقی پیروز شده است؟ این بیشتر از توقع او بود، و در حال حاضر او زنده برگشته است و در دلش بسیار اضطراب دارد.
یکی از دلایل این که او واقعاً ممتاز است، این است که او احساس تجاری او بسیار حساس است، او یک فردی است که میتواند همیشه کاری بزرگ انجام دهد، اگر او بتواند خانوادهی خود را کنترل کند، خانوادهی او حتماً بسیار بزرگتر خواهد شد.
اگر بتوانید او را به رتبهی خانوادههای درجه دو برسانید، این غیرممکن نیست!
اما سیر او بسیار سخت است، او از کوچک به بزرگ رشد کرده است، در دلش برای خانوادهی خود بسیار خشم دارد، بعلاوه، 許祥瑞 زمانی او را به قتل رسانده است، او نیز به خانوادهی خود بسیار کینه دارد.
در نتیجه، او نمیتواند روی او شرط ببندد!
به علاوه، او با خانوادهی مورگان دعوا کرده است، این یک خط قرمز خانوادهی ما است، باید با او از بین رفت!
در مقایسه با این نوه، خانوادهی ما باید افراد دیگر ممتازی را انتخاب کند، 許寧軒歌 یکی از آنهاست.
در حال حاضر، او باید از حمایت از او دست بردارد!
در حال حاضر، او باید این نوه را تغییر دهد!
"او، 許悠然 است، نوهی ما!"
وقتی که او در سوی دیگر به نظر آمد، 許翔宇 به طور آرام به او گفت: "به زودی او به اینجا میآید، برو و با او سلام بده!"
"اوه؟" 許寧軒歌 به او نگاه کرد و چشمانش را بست.
"خانه ما را باید به خوبی بشناسیم! این نوهمان... او یک نابغه است! حالا، ما باید مشکلات را حل کنیم!"
許翔宇 با علاقه گفت.
حالا که او به او نگاه کرد، چشمانش به طور ناگهانی تیز شد.
"او به نظر بسیار قدرتمند میآید! او با این جمعیت بزرگ آمده است!"
許寧軒歌 با بیادب از او خواست: "امروز که 許悠然 به اینجا میآید، احتمالاً او به راحتی به خانه برنمیگردد! او از جریان خانوادهی ما اطلاع دارد که او را از خانوادهی ما بیرون کردهاند، و اخیراً در اینترنت در مورد او بسیاری از اخبار منتشر شده است، او قطعاً این حساب را بر روی خانوادهی ما خواهد گذاشت!"
"آه!"
許翔宇 با احساس نگرانی گفت.
"چه کاری کرد؟"
بعضیها به طور ناگهانی چهرهشان تغییر کرد.
"این 許悠然، او یک عظیمالجثه است و تعداد زیادی از محافظان با او آمدهاند، او به نظر میرسد که به شدت دارای انرژی است و به نظر میرسد که دارای انرژی بسیار قوی است!"
"این چیست؟"
مرور زمان، سالن پر از هیجان شد.
"او، 許悠然 است، این نوهی ما!"
"او، 許悠然 است، این نوهی ما!"
همه در حال صحبت کردن بودند، و وقتی که 許翔宇 آمد و با او دست داد، او به او نگاه کرد و گفت: "این توست؟ این نوهی ما؟"
مارت مورگان کشته شده بود، او بقیه را به گونهای که بتوانند با او دست بدهند، محافظانی که با او آمده بودند، همه او را به دست دادند و با او دست دادند.
در حال حاضر، این 許悠然، یک شخصیت بزرگ تجاری است، بسیاری از کسانی که میخواهند با او همکاری کنند، میگویند که او در مینباگ یک حضور بزرگ دارد و با یک شخص به نام لی در مینباگ همکاری میکند و میخواهد یک مدل تجاری از یکصد میلیارد دلار در تجارت سنگ قیمتی ایجاد کند، نمیتوان فکر کرد که در آنجا چه فرصتی وجود دارد؟
"مرحبا، خیلی وقت بود که دیدمت!"
مرحبا، خیلی وقت بود که دیدمت!"
مرحبا، خیلی وقت بود که دیدمت!"
مرحبا، خیلی وقت بود که دیدمت!"
مرحبا، خیلی وقت بود که دیدمت!"
در حال حاضر، 許翔宇 به او نزدیک شد و دستش را برای دست دادن داد.
ولی، 許悠然 که با یکی از محافظان در حال صحبت بود، به او نگاه نکرد، و حتی دستش را عوض نکرد، چیزی نکرد.
ملیها به طور ناگهانی چهرههایشان تغییر کرد.
"این 許悠然، این نوهی ما!"
ملیها به طور ناگهانی چهرههایشان تغییر کرد.
"این 許悠然، این نوهی ما!"
ملیها به طور ناگهانی چهرههایشان تغییر کرد.
"این 許悠然، این نوهی ما!"
ملیها به طور ناگهانی چهرههایشان تغییر کرد.
"این 許悠然، این نوهی ما!"
ملیها به طور ناگهانی چهرههایشان تغییر کرد.
"این 許悠然، این نوهی ما!"
ملیها به طور ناگهانی چهرههایشان تغییر کرد.
"این 許悠然، این نوهی ما!"
ملیها به طور ناگهانی چهرههایشان تغییر کرد.
"این 許悠然، این نوهی ما!"
ملیها به طور ناگهانی چهرههایشان تغییر کرد.
"این 許悠然، این نوهی ما!"
ملیها به طور ناگهانی چهرههایشان تغییر کرد.
"این 許悠然، این نوهی ما!"
ملیها به طور ناگهانی چهرههایشان تغییر کرد.
"این 許悠然، این نوهی ما!"
ملیها به طور ناگهانی چهرههایشان تغییر کرد.
"این 許悠然، این نوهی ما!"
ملیها به طور ناگهانی چهرههایشان تغییر کرد.
"این 許悠然، این نوهی ما!"
ملیها به طور ناگهانی چهرههایشان تغییر کرد.
"این 許悠然، این نوهی ما!"
Advertisement
- 連載1696 章
苦海長生
從古至今,所有人都在追求長生,殊不知長生既是祝福,也是詛咒。
8.57 42263 - 連載495 章
至高御靈
只因在戰鬥中表現得過於輕鬆,他們就把我當做只會依靠隊友的廢物。不僅造謠我覺醒了最垃圾的天賦,更是將我視為只會吸隊友血的寄生蟲。 然而,他們不知道的是,我覺醒的是最高的3S級天賦——神性覺醒。能夠發現並挖掘隊友體內的神性力量,讓其實力產生質的變化。
8.18 33048 - 連載511 章
天才大帝
你爹當眾吹牛說我兒王騰有大帝之資,搞得我當場就想給他兩個嘴巴子。別人不知道這話到底有多毒瘤,可作為看過那本紅毛小說的我,卻是十分清楚。就是因為這話,自家弟弟王沖變得囂張跋扈,一惹事就說我哥王騰有大帝之資,最終招惹主角葉天帝,害得自己被葉天帝用棺材桶鎮殺。 幸運的是,這一世弟弟還沒有出生,自己現在才7歲多一點,也還沒有獲得那個黃金穀戰車,一切都還來得及。現在我要做的就是儘量別有弟弟,以及以少主的身份慢慢地影響家族,別一天到晚把大帝之資掛在嘴邊,省得招來無辜的禍端。 至於其他的,包括搶奪機緣什麼的,都不是我現在該琢磨的。因為仙鶴傳法此刻還沒有徹底結束,現如今這個就是我最大的機緣,沒必要捨近求遠去尋求其他的東西。而且,書中王騰似乎也沒有對葉凡出手,葉凡也不是什麼睚眥必報的性格,反而在黑暗動亂之中做出了極大的貢獻,將來能夠成為自己的戰友。就算是原著中王騰和葉凡打起來,也都是王家的問題,我肯定是不能讓這種問題再出現。
8.18 2368 - 連載313 章
登頂劍尊
你明明是無敵於九天十地的無上劍神,卻故意隱藏修為,在宗門裏當個瞎子雜役。每天不是在院子裏喂狗掃地,就是在菜地裏當人形推土機。師兄弟們每天嘲諷你是個沒用的廢物,但是他們不知道的是,他們眼中的廢物瞎子乃是宗門封號榜中第一的最強劍神。 只因你獲得最強簽到系統,簽到百年,一身修為已入巔峰之境。這晚你看見一個斷臂少年半夜揮刀,想起了曾經的自己。看著少年堅毅的眼神,突然起了收徒之心。在少年面前揮了一刀後,與之定下十五天之約。 轉眼間,半個月時間悄然而至。
8.18 6978 - 連載1974 章
五雷老祖
女帝師傅眼中萬年不遇的武煉奇才,如今他卻無比厭煩地把我趕下山,只因我修煉了一萬年,修為卻毫無長進。但無恥的我怎會空手離開?下山前不僅搜刮了師傅近千年的積累,還帶走了禁忌森林中的麒麟神獸。 就在我滿懷期待地回到萬年之後的陳家時,誰知當初風光無限的家族早已沒落,甚至連家族曾經的附庸也都敢上門欺辱。
8.18 57327 - 完結921 章
武夫少爺
我爹是當今天下的武道大宗師,而我是萬裏無一的小廢物。然而,面對自己不能練武的身體,我不但沒有沮喪,反而哈哈大笑。只因我覺醒了萬年難遇的坑爹系統,只要能讓老爹因自己生氣動怒,天賦資源便可通通信手拈來。
8.18 48639